آیه 36 سوره توبه
<<35 | آیه 36 سوره توبه | 37>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همانا عدد ماههای سال نزد خدا در کتاب (تکوین و تشریع) خدا دوازده ماه است از آن روزی که خدا آسمان و زمین را بیافرید و از آن دوازده ماه چهار ماه ماههای حرام است (نزد اکثر مفسرین آن چهار ماه ذیقعده و ذیحجه و محرم و رجب است) این است دین استوار و محکم، پس در آن ماهها ظلم و ستم (به جنگ و خونریزی) در حق خود و یکدیگر مکنید و متفقا همه با مشرکان قتال و کارزار کنید چنانکه مشرکان نیز همه متّفقا با شما به جنگ و خصومت برمیخیزند و بدانید که خدا با اهل تقواست.
یقیناً شماره ماه ها در پیشگاه خدا از روزی که آسمان ها و زمین را آفریده در کتاب [علم] خدا دوازده ماه است؛ از آنها چهار ماهش ماه حرام است؛ این است حساب استوار و پایدار؛ پس در این چهار ماه [با جنگ و فتنه و خونریزی] بر خود ستم روا مدارید و با همه مشرکان همان گونه که آنان با همه شما می جنگند، بجنگید و بدانید خدا با پرهیزکاران است.
در حقيقت، شماره ماهها نزد خدا، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب [علم] خدا، دوازده ماه است؛ از اين [دوازده ماه]، چهار ماه، [ماهِ] حرام است. اين است آيين استوار، پس در اين [چهار ماه ]بر خود ستم مكنيد، و همگى با مشركان بجنگيد، چنانكه آنان همگى با شما مىجنگند، و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.
شمار ماهها در نزد خدا، در كتاب خدا از آن روز كه آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است. چهار ماه، ماههاى حرامند. اين است شيوه درست. در آن ماهها بر خويشتن ستم مكنيد. و همچنان كه مشركان همگى به جنگ شما برخاستند، همگى به جنگ ايشان برخيزيد. و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است.
تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است؛ که چهار ماه از آن، ماه حرام است؛ (و جنگ در آن ممنوع میباشد.) این، آیین ثابت و پابرجا (ی الهی) است! بنابر این، در این ماهها به خود ستم نکنید (و از هرگونه خونریزی بپرهیزید)! و (به هنگام نبرد) با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار میکنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
عدة: عد: شمردن. عده: چيز شمرده شده. «العدة هي الشيء المعدود».
شهور: شهر: ماه. جمع آن، شهور است.
حرم: حرام: ممنوع، ضد حلال. جمع آن، حرم (بر وزن عنق) است.
القيم: قيم: مستقيم و استوار. آن از قيام به معناى برخاستن است.
كافه: كافه: جميع و همگى. كف در اينجا به معنى جمع است. كافه مؤنث كافّ آيد، ولى در اينجا تاء آن براى مبالغه است مثل: علامه و نسابه.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ «36»
همانا تعداد ماهها نزد خداوند، در كتابِ (آفرينش) خدا و از روزى كه آسمانها و زمين را آفريد، دوازده ماه است، كه چهارماه از آن (جنگ) حرام است، اين آيين ثابت و پابرجاست. پس در اين ماهها، با جنگ و خونريزى بر خود ستم نكنيد و جملگى با همهى مشركان بجنگيد، آن گونه كه آنان همگى با شما مىجنگند و بدانيد كه خداوند باپرواپيشهگان است.
جلد 3 - صفحه 417
نکته ها
سال، دوازده ماه دارد و كلمهى «شَهْرُ» (ماه) نيز دوازده بار در قرآن آمده است. «1»
عدد دوازده كه بارها در قرآن آمده است، عدد مباركى است؛ تعداد رهبران بنىاسرائيل و چشمههاى آب زلال كه با معجزهى موسى عليه السلام جوشيد، عدد امامان اهل بيت عليهم السلام و ... دوازده است.
چهار ماهى كه جنگ در آن حرام است عبارتند از: ذى القعده، ذى الحجّه، محرّم و رجب. سه ماه اوّل پىدرپى است. «2»
نظام حركت ماه به دور زمين و چرخشى كه به ارادهى الهى در منظومهى شمسى در طول سال است، از آغاز خلقت بر اين كرات حاكم بوده است.
احترام ماههاى حرام تا وقتى است كه دشمن از آن سوء استفاده نكند و در اين ماهها حمله و هجوم نياورد والّا اگر دشمن حمله كرد، دفاع لازم است. طبق آيهى 194 سوره بقره: «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ، فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ»، همهى چيزهاى مورد احترام، قابل قصاص است. هر كس از قانون عدم تعرّض، سوء استفاده كرد و بر شما تجاوز كرد، شما هم به همان گونه عمل كنيد.
تعبير ثابت و پا بر جا بودن اين آيين، شايد اشاره به اين باشد كه احترام چهارماه در همهى اديان آسمانى ثابت بوده است. (طبق روايات)
در برخى روايات از امام باقر عليه السلام، دوازده امامِ پس از پيامبر اسلام، به عنوان تأويل اين آيه شمرده شده است. «3»
پیام ها
1- بهترين تقويمِ تاريخ و زمانبندى، آن است كه ثابت، طبيعى و همگانى باشد. ماههاى قمرى اين سه ويژگى را دارند. عِدَّةَ الشُّهُورِ ...
2- وجود ماههاى دوازدهگانه، به تدريج شكل نگرفته است، بلكه از آغاز پيدايش
«1». اعجاز عددى قرآن.
«2». كافى، ج 4، ص 240.
«3». تفسير كنزالدقائق.
جلد 3 - صفحه 418
زمين و آسمان بوده است. اثْنا عَشَرَ شَهْراً ... يَوْمَ خَلَقَ
3- رزمندگان و خانوادههايشان، نياز به عيادت، آموزش، استراحت و رسيدگى به خانه و زندگى دارند. بنابراين يك سوّم سال، اجباراً بايد جنگ خاموش شود تا فرصتى براى اينها باشد. «مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ» حتّى در جنگ هم بايد اصولى رعايت شود و به ناآگاهان، اغفال شدگان، زنان، سالمندان و كودكان، تعرّض نشود و بدون توجيه و تذكّر قبلى، حمله نشود.
4- همه زمانها يكسان نيستند. در زمان هم قداست و حرمت مطرح است. «مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ»
5- اسلام، هم مكان أمن دارد، (مكّه) هم زمانِ امن (ماههاى حرام). جالب آنكه محور سه ماه (ذيقعده، ذيحجّه ومحرّم) از اين چهار ماه حرام، ماه حجّ (ذيحجّه) است.
6- زيان بىتوجّهى به ماههاى حرام، به خود انسانها باز مىگردد «فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ»
7- در اسلام اصل بر جنگ نيست، بلكه بر فكر، برهان، حكمت، موعظه و زندگى مسالمت آميز است؛ مگر براى رفع مزاحمان اجتماعى و سركوبى مستكبران يا براى دفاع، حتّى در ماههاى حرام. «قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ»
8- اجازه ندهيد دشمن از مقدّساتِ دينى و احكام فقهى شما سوء استفاده كند. «قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً» اگر دشمن در ماههاى حرام حمله كرد، مقدّسمآب نشويد، بلكه مقابله كنيد.
9- حمله به دشمن، بايد همانند ابعاد حملات دشمن باشد. «كَما يُقاتِلُونَكُمْ»
10- پيروزى در سايهى تقواست. «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 419
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (36)
چون خداى تعالى ذكر فرمود وعيد مانعين زكات و ظالمين حق اللّه را، اقتضا نمود كه ذكر فرمايد نهى از مثل اين حال را كه ظلم به اشهر حرم است در تغيير و تبديل آن و فرمود:
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ: بتحقيق عدد ماهها در حكم الهى و تقدير سبحانى. اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ: دوازده ماه باشد در لوح محفوظ و در كتب منزله بر انبياء، و نزد بعضى مراد از كتاب اللّه قرآن، و نزد ابى مسلم حكم و قضاء الهى. يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: روزى كه خداى تعالى خلق فرمود آسمان و زمين را، يعنى از روز اول خلقت آسمان و زمين، جريان شمس و قمر را مقرر فرمود و به مسير اين دو، شهور و ايام موجود، و به اين دو معرفت شهور
ج5، ص 81
حاصل آيد.
تنبيه- طبرسى (قدس اللّه سره) در مجمع فرمايد: خداى تعالى تعبد فرموده مسلمين را كه سنين خود را دوازده ماه قرار دهند براى اينكه موافق باشد عدد هلال و منازل قمر را، نه آنچه را كه متدين شدهاند به آن اهل كتاب كه سنين شمسى باشد. و آن دوازده ماه قمرى هلالى شرعى عبارت است از: محرم الحرام، صفر، ربيع الاول، ربيع الاخر، جمادى الاول، جمادى الاخر، رجب المرجب، شعبان المعظم، رمضان المبارك، شوال المكرم، ذو القعدة الحرام، ذو الحجة الحرام.
وجه تسميه آنها- اما محرم: براى آنكه عرب حرام مىدانست قتال در اين ماه را.
اما صفر: به معنى خالى شدن، چون در اين ماه وبائى حادث، و شهر مكه از مردم خالى شد؛ يا به اعتبار خالى شدن مشگهاى آنها از شير.
اما ربيعين: به سبب زياد شدن نباتات زمين.
و اما جمادين: به علت جمود و يخ بستن آبها.
اما رجب: براى تعظيم آنها اين ماه را (مشتق از رجب بمعنى عظم و عظّم)؛ يا به سبب آنكه در اين ماه قتال ننمودى (مشتق از ارجب بمعنى اقطع اليد). در مجمع و رازى- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله سؤال نمودند از رجب، فرمود: نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرينتر، هر كه روزى از اين ماه روزه دارد خداى تعالى او را از آن نهر سيراب فرمايد. علامه مجلسى (قدس اللّه سره) به سند معتبر روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود ماه رجب ماه استغفار امت من باشد، پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه حق تعالى آمرزنده و مهربان است. و رجب را اصب گويند براى آنكه رحمت خدا در اين ماه بر امت من بسيار ريخته شود، پس بسيار بگوئيد «استغفر اللّه و اسئله التّوبة».
اما ماه شعبان: به سبب آنكه در اين ماه قبايل متشعب و متفرق مىشد. و علامه مجلسى (قدس اللّه سره) از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله روايت نموده
ج5، ص 82
كه فرمود: شعبان ماه شريف و آن ماه من است، و حاملان عرش الهى آن را تعظيم و حق حرمت آن را مىشناسند. و اين ماه زياد شود روزى بندگان براى ماه رمضان، و زينت كنند بهشتها را، و آن را شعبان ناميدند براى آنكه متشعب و بسيار گردد روزى مؤمنان و حسنه در آن مضاعف به هفتاد برابر، و سيئه آمرزيده و اعمال خير در آن مقبول، و خداوند جبار نظر فرمايد به روزه داران و عبادت كنندگان. پس مباهات فرمايد به حاملان عرش بديشان. پس در فضيلت روزه اين ماه بسيار فرمود.
اما ماه رمضان: مشتق از رمضاء به معنى ريگستان گرم سوزان، چون گناهان در اين ماه سوخته و محو شود، يا آنكه نامى است از نامهاى خداى تعالى. علامه مجلسى (قدس اللّه سره) به سند معتبر از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در جمعه آخر ماه شعبان خطبهاى انشاء فرمود كه: اى گروه مردم، بتحقيق رو كرده به شما ماه خداى تعالى با بركت و رحمت و آمرزش، ماهى است كه نزد خداى تعالى بهترين ماهها و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات، دعوت شدهايد به ضيافت الهى. انفاس شما در آن ثواب تسبيح، و خواب شما عبادت، و اعمال شما مقبول، و دعاى شما مستجاب است. پس سؤال كنيد از پروردگار خود به نيات صادقه و قلوب طيبه و صافيه از معاصى و ذمائم كه موفق سازد شما را به روزه داشتن و تلاوت قرآن. بتحقيق شقى و بد عاقبت كسى است كه محروم گردد از آمرزش خدا در اين ماه (تا آخر).
اما شوال: براى آنكه شتران آبستن در اين ماه شير زياد شدى يا شتران را قطار نمودى در رفتن و اين كنايه از سفر باشد.
اما ذو القعده: به سبب قعود و نشستن آنها از قتال و جنگ.
اما ذو الحجه: به سبب آنكه در اين ماه حج مىكردند، لذا مسمى بآن شد.
مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ: از اين دوازده ماه، چهار ماه اشهر حرم است كه قتال در آن حرام است: سه ماه متوالى ذو القعده و ذو الحجه و محرم، و يكى فرد كه رجب باشد. و مراد معنى حرم آنكه هتك محارم در اين چهار ماه اعظم و أشد است از
ج5، ص 83
ماههاى ديگر، و عرب تعظيم اين ماهها مىنمودند به حدى كه اگر قاتل پدر خود را در اشهر حرم مىديد، صرف نظر نموده و به او كارى نداشت به جهت احترام اين چهار ماه.
سيد بن طاوس (رضوان اللّه عليه) فرمايد: و بايد حفظ نمائى احترام ماههاى حرام را به قلب و عقل و جوارح به طاعات الهى و اجتناب از محرمات سبحانى، پس غنيمت شمارى اوقات آن را تا به مقصد ظفريابى. و جهت اينكه خداى تعالى بعضى از ماهها را اعظم حرمة قرار داد از بعضى، براى احاطه علم ازلى است به مصلحت در كف از ظلم و اشهر حرم به سبب عظم منزلت آنها. و ايضا اين تعظيم چه بسا مؤدى شود بترك ظلم اصلا به علت انطفاء نائره و انكسار رحميت در اين مدت.
تحقيق- چون طبع انسانى ملازم با عادت باشد به حدى كه وقتى مصاحب با خلقى گرديد قلع آن متعسر است، لذا در اين اوقات كه اتيان طاعات و اعراض از معاصى نمايد و بعد از انقضاء اين مدت اگر بخواهد شروع در قبايح و شنايع كند هر آينه دشوار، و بعلاوه آن را موجب بطلان زحمات و مشقات سابقه تصور نموده، و ظاهر حال عاقل اين است كه راضى نگردد، پس اين قسمت اقوى سببى خواهد بود در اقدام به خير و احتراز از شر، و ممكن است بتدريج معرض از معاصى و موجد ملكه عدالت گردد؛ پس اين حكمت در اختصاص بعض ايام و شهور و تخصيص بعضى اماكن و بقاع باشد به مزيد تعظيم و احترام، گرچه ذات احديت حكيم على الاطلاق جعل احكام شرعيه فرموده به حكم و مصالح عامه نظام عالم امكان كه جز ذات علام الغيوب كسى را اطلاعى نيست.
ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ: اين حساب مستقيم صحيح است نه آنچه عرب مىكنند از تبديل سال قمرى به شمسى. و مراد دين حساب است، و از اين قبيل باشد فرمايش: الكيّس من دان نفسه يعنى زيرك كسى است كه حساب نفس خود را نمايد. و اطلاق دين بر حساب به جهت وجوب دوام و لزوم آن است مثل لزوم دين و عبادت. و نزد بعضى اين قضاء مستقيم حق است، يا اين تعبد دين لازم در اسلام است.
ج5، ص 84
تنبيه- طبرسى فرمايد: در اين آيه شريفه دلالتى است بر آنكه اعتبار در سنوات به شهور قمريه است نه شمسيه، و احكام شرعيه معلق به شهور قمرى است نظر به مصالح و حكمى كه خداى تعالى عالم مىباشد و به جهت سهولت معرفت آن بر خاص و عام.
فخر رازى نيز گويد: علماء فرمودهاند واجب است بر مسلمين به حكم اين آيه اينكه: معتبر دانند سال قمرى هلالى را در بيوع و مدت ديون و احوال زكات و ساير احكامشان، و جايز نيست ايشان را سال عجمى و رومى. فافهم.
فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ: پس ظلم نكنيد در اين شهور نفوس خود را به ترك او امر الهى و ارتكاب مناهى سبحانى. بنابراين نهى از ظلم باشد در تمام عمر، و مقصود منع انسان از اقدام بر فساد مطلقا در جميع زندگانى. يا ظلم به يكديگر مكنيد، چه ظلم به برادر دينى، ظلم بر نفس خود باشد به دليل «المؤمنون كنفس واحدة». و نزد بعضى مراد، ظلم در چهار ماه حرام است و فايده تخصيص آن كه طاعت در اشهر حرم ثوابش عظيمتر و معصيت در آنها شديدتر باشد؛ اين حكم حكم الهى است در جميع اوقات شريفه و بقاع مقدّسه.
ايقاظ- مفسر بزرگ شيخ ابو الفتوح رازى (قدس اللّه سره) فرمايد: عجب است عدد ماهها كه صلاح معاش بندگان به آن متعلق است، خداوند تعالى به ايشان واگذار ننموده و فرموده «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ ...» بنابراين عدد امامان و خلفاى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه صلاح دين و دنيا و آخرت كليّه جامعه بشر است معين نفرمايد و اختيار را به امت گذارد، حاشا و كلا: زيرا نصب ائمه، اولى و احق باشد، و البته تعيين ايشان را بشخصه فرموده و اخبار بسيار در اين خصوص وارد است از جمله:
شيخ طوسى (رضوان اللّه عليه) در كتاب غيبت از جابر جعفى كه از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودم از تأويل قول اللّه عزّ و جلّ «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ» قال فتنفّس سيّدى الصعداء ثمّ قال يا
ج5، ص 85
جابر امّا السّنة فهى جدّى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و شهورها عشر شهرا فهو امير المؤمنين عليه السّلام و الىّ و الى ابنى جعفر و ابنه موسى و ابنه علىّ و الى ابنه الحسن و الى ابنه محمّد الهادى المهدىّ، اثنا عشر اماما حجج اللّه على خلقه و امنائه على وحيه و علمه و الاربعة الحرم الّذين هم الدّين القيّم اربعة منهم يخرجون باسم واحد علىّ امير المؤمنين عليه السّلام و ابى علىّ بن الحسين عليه السّلام و علىّ بن موسى عليه السّلام و علىّ بن محمّد عليه السّلام فالاقرار بهؤلاء هو الدّين القيّم فلا تظلموا فيهنّ انفسكم قولوا بهم جميعا تهتدوا.
پس حضرت آهى حزين كشيد و فرمود: اى جابر، اما سنه، جد من رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله؛ و اما شهور، آن دوازده نفر: امير المؤمنين عليه السّلام و حسن عليه السّلام و حسين عليه السّلام و على عليه السّلام و من و پسرم جعفر عليه السّلام و فرزندش موسى عليه السّلام و پسرش على عليه السّلام و محمد بن على عليه السّلام و على بن محمد عليه السّلام و حسن بن على عليه السّلام و پسرش محمد الهادى المهدى؛ دوازده امام حجج الهى بر خلقش، و امناء سبحانى بر وحى و علمش، و اربعة حرم كسانيند كه دين قيّماند. از ايشان، چهار نفرند كه يك اسم دارند: امير المؤمنين عليه السّلام و پدرم على بن الحسين عليه السّلام و على بن موسى عليه السّلام و على بن محمد عليه السّلام. پس اقرار به ايشان، دين مستقيم است (زيرا اقرار به اين چهار نفر موجب اقرار به همه اثنى عشر است) پس ظلم نكنيد نفوس خود را در اقرار به ايشان، [يعنى] معتقد شويد به تمام آنها تا هدايت يابيد و غيره از اخبارى كه در كتب علماء اعلام مسطور است.
وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً: و مقاتله كنيد اى مسلمانان با مشركان در حالتى كه متفق و مجتمع باشيد، يا محاربه نمائيد با تمام مشركين و از آنها عهدى و ذمه منظور نداريد مگر آنكه اهل جزيه و ادا كنند به صغار و ذلت، يا قتال با آنها نمائيد «خلفا عن سلف» و طبقه بعد طبقه و ظاهر معنى اول است.
كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً: همچنان كه مشركين مقاتله كنند با شما به اتفاق كلمه و اجتماع بىاختلاف و تكاسلى، و از آنها كمتر نباشيد اگر بيشتر نيستيد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ: و بدانيد بتحقيق خداى تعالى با پرهيزكاران از
ج5، ص 86
معاصى، و مناهى است به نصرت و ولايت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (36)
ترجمه
همانا شماره ماهها نزد خدا دوازده ماه است در نوشته خدا روز كه آفريد آسمانها و زمين را از آنها چهار ماه حرام است اين دين قويم است پس ظلم نكنيد در آنها بر خودتان و بكشيد مشركان را بتمامى چنانچه مىكشند شما را بتمامى و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است.
تفسير
خداوند وقتى آسمانها و زمين و آفتاب و ماه را خلق فرمود گردش آنها را طورى مقدر داشت كه هر چندى يكبار ماه براى مردم مخفى و آشكار شود و چون دوازده بار مكرر شود براى ميمنت اين عدد يك سال اعتبار گردد و بناى مواعيد و معاملات و ديون و ساير حوائج بندگان بر اين امر مشهود سماوى باشد و در لوح محفوظ و كتاب مبين و حكم متين خود ثبت و مقرر فرمود كه عمده احكام اسلام از قبيل روزه و حجّ و جهاد و بلوغ و عدّه زن و غيرها بر وفق اينشهور و سنين مرتّب گردد خلاصه آنكه تاريخ واقعى دينى مبيّنى باشد پس شماره ماهها نزد خدا در بدو خلقت اجسام دوازده ماه گرديد در نوشته و حكم الهى و مردم بايد بر طبق آن عمل نمايند و بماههاى زردشتى و رومى
جلد 2 صفحه 578
و فرنگى و غيرها رجوع ننمايند كه خالى از حقيقت و موهوم است و چهار ماه از اين دوازده ماه ماههاى حرام است سه ماه متصل بيكديگر كه ذو القعده و ذو الحجّه و محرّم است و يك ماه منفرد كه ماه رجب است و از قديم در عرب معمول بوده كه در اين چهار ماه قتال نميكردند و حرام ميدانستند و در اسلام هم تنفيذ شده و خدا فرموده اين تحريم چهار ماه دين قويم و منهج مستقيم ابراهيم (ع) است پس در اين چهار ماه جنگ نكنيد كه خودكشى و ظلم بنفس است و جهاد در راه خدا محسوب نميشود و حرم جمع حرام است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه اين اعتبار و تعيين شهور و سنين بماههاى قمرى دين قويم است كه بايد تعبّد بآن نمود و بعضى گفتهاند دين بمعنى حساب است و مراد آنستكه اين اعتبار حساب راست و درست است كه اختلافى در آن روى نميدهد و اينكه بر حساب اطلاق دين شده است براى آنستكه بر حساب بايد ثابت و لازم بود مانند دين و بنظر حقير اين سه معنى كه ذكر شد هر يك از جهتى خللى دارد كه ذكرش موجب تطويل است و بهتر از همه آنستكه گفته شود بعد از آنكه خداوند بيان فرمود كه تقدير امور و احكام ابتناء بر دوازده ماه قمرى دارد و اين حكم ثابت الهى است اشاره فرموده است كه اين ابتناء بر عدد دوازده دين قويم و مذهب مستقيم حقّ است تا مبناى اصول و فروع متّحد شود و حقّ بودن دين و مذهب اثنى عشرى ثابت گردد پس از آن فرموده پس ظلم نكنيد در باره آن عدّه بانكار حقّشان بر خودتان كه از ثمرات وجود ايشان در دنيا و آخرت محروم گرديد يا ظلم نكنيد در آن دوازده ماه بر خودتان بمعصيت چنانچه از ابن عباس نقل شده است و بنابر اين معنى مشار اليه ذلك اصل مطلب است و مراد از دين طريقه حقّه اثنى عشريه است و حكم اعتبار بشهور قمريّه و حرمت ماههاى حرام تكرار نشده و تمام ظواهر محفوظ است و در هر يك از معانى مذكوره كه مفسّرين فرمودهاند خلاف يكى از اين ظواهر است كه بدّقت معلوم ميشود و اين ابتناء بر عدد دوازده مخصوص بمذهب اماميّه نيست بلكه بسيارى از امور مهمّه خيريّه مبتنى بر اين عدد است مانند شهور قمريّه و شمسيّه و نقباء بنى اسرائيل و عيون منفجره براى آنها و حواريّون حضرت عيسى (ع) و امثال اينها از بركات دنيوى و اخروى و نديدم كسى از مفسّرين را كه متنبّه باين نكته شده باشد و الحمد للّه على نعمائه و در خاتمه امر شده است بقتال با مشركين جميعا چنانچه قمى از امام باقر (ع) نقل نموده براى آنكه آنها قتال مىكنند با مسلمانان جميعا و در هر دو جمله ممكن است كافّة
جلد 2 صفحه 579
حال از فاعل باشد و محتمل است حال از مفعول باشد و جمله اخيره براى بشارت بنصرت است بر كفار و وعده غلبه بر آنها بشرط تقوى و پرهيزكارى ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهراً فِي كِتابِ اللّهِ يَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ مِنها أَربَعَةٌ حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ القَيِّمُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُم وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُم كَافَّةً وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقِينَ (36)
محققا شماره ماهها نزد خداوند دوازده ماه است از محرم تا ذي الحجه در كتاب خدا ثبت شده روزي که آسمان و زمين را خلق فرمود از اينکه دوازده ماه
جلد 8 - صفحه 215
چهار ماه آن اشهر حرم است (که رجب الفرد و ذي القعده، و ذي الحجه و محرم باشد) پس ظلم نكنيد در آنها نفوس خود را و بكشيد مشركين را بالتمام چنانچه آنها شما را ميكشند بالتمام و بدانيد خداوند با متقين است.
از براي اينکه آيه شريفه دو تفسير است يكي تفسير ظاهر آيه شريفه و يكي تفسير باطن آيه که گفتند قرآن هفت بطن دارد تا هفتاد بطن، اما تفسير ظاهر اينکه آيه شريفه:
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهراً عدّه از ماده عدد است بمعني شماره از يك الي غير النهاية، شهور جمع شهر است يعني واضح و روشن زيرا ماه قمري بر تمام افراد واضح ميشود چون دائر مدار رؤيت هلال است بخلاف بروج شمسي زيرا آنها محتاج بحساب و تنجيم است که شمس در چه ساعتي داخل در چه برجي ميشود و در چه دقيقه و ثانيه از برج خارج ميشود حتي زيجات منجمين اختلاف دارد از حيث ساعات و دقائق بلكه از حيث روز چه بسا مقتضاي يك زيج قبل از ظهر داخل برج ميشود آن روز را اول برج ميشمارند و زيج ديگر بعد از ظهر است آن روز را آخر برج ميدانند و همچنين بعض سالها كبيسه دارد و بعضي ندارد و همچنين خمسه مسترقه دارند و بالجمله بر همه واضح نيست، و تعبير بعند اللّه بمعني اينكه احكام شرعيه مثل صوم و ايام مخصوصه در اعياد و وفيات و ايام شهور و مسئله خمس و حج و عمره مفرده و غير اينها طبق اينکه شهور است و اگر احيانا در رؤيت هلال شكي شد طرق اثباتش سهل و آسان است شياع قطعي، بيّنه شرعيه، حكم حاكم، مضي ثلاثين، رؤيت شخصي ثابت ميكند و اينکه دوازده محرم است، صفر، ربيعين و جماديين، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذي القعده و ذي الحجه في كتاب اللّه يا لوح محفوظ يا في علم اللّه چون تمام امور در علم خدا و كتاب او گذشته يَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ نظر به اينكه مادامي که خلقت
جلد 8 - صفحه 216
آسمان و كرات جوّيه و كره ارض نشده بود حركتي نبود نه وضعيه و نه انتقاليه تا تشكيل روز و شب و هفته و ماه و سال دهد.
مِنها أَربَعَةٌ حُرُمٌ که رجب باشد براي اتيان بعمره و ذي القعده و ذي الحجه و محرم براي رفتن بحج و برگشتن باوطان بعيده خود قتال و جدال حرام شد ذلِكَ الدِّينُ القَيِّمُ دين پا برجا که دين مقدس اسلام است بايد پايه آن بر اينکه حساب و اينکه اشهر باشد، و اما ساير اديان فاسده پايه اعمالشان بر حساب ديگري است حتي بهائيه روي پايه 19 قرار داده چون طلوع باب در قرن 19 مسيحي بوده فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُم ظاهرا مرجع ضمير هنّ تمام اشهر است نه خصوص اشهر حرم زيرا ظلم بنفس مطلقا حرام است، تا اينکه قسمت آيه تفسير ظاهر بود.
و اما تفسير باطن اخبار بسياري داريم از نعماني باسناد مختلفه از ابي حمزه از حضرت باقر عليه السّلام و از داود بن كثير از حضرت صادق عليه السّلام و از زياد قندي از حضرت كاظم عليه السلام و از غيبة شيخ طوسي از جابر جعفي از حضرت باقر [ع] و از شيخ شرف الدين از عبد اللّه بن سنان اسدي از حضرت صادق و از حضرت باقر عليهما السلام راجع بلوح جابر بن عبد اللّه از صديقه طاهره سلام اللّه عليها و غير اينها که تفسير فرمودهاند 12 شهر را بدوازده امام و اشهر حرم را بچهار علي نام امير المؤمنين، زين العابدين، حضرت رضا، حضرت هادي صلوات اللّه عليهم اجمعين و چون اينکه احاديث مبسوط بود لذا نقل نكرديم مراجعه بتفسير برهان كنيد وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً يعني جميعا ملاحظه در كار نباشد كَما يُقاتِلُونَكُم كَافَّةً که ابدا ملاحظه نميكنند و فرق نميگذارند وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ مَعَ المُتَّقِينَ ظفر و فيروزي و سعادت و رستگاري و نصرت و اعانة خداوند با اهل تقوي است.
217
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 36)- آتش بس اجباری! از آنجا که در این سوره بحثهای مشروحی پیرامون جنگ با مشرکان آمده است در این آیه و آیه بعد اشاره به یکی از مقررات جنگ و جهاد اسلامی شده و آن احترام به ماههای حرام است.
نخست میگوید: «تعداد ماهها در نزد خدا در کتاب آفرینش از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید دوازده ماه است» (إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِی کِتابِ اللَّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ).
از آن روز که نظام منظومه شمسی به شکل کنونی صورت گرفت سال و ماه وجود داشت، سال عبارت از یک دوره کامل گردش زمین به دور خورشید، و ماه عبارت از یک دوره کامل گردش کره ماه به دور کره زمین است که در هر سال دوازده بار تکرار میشود.
سپس اضافه میکند: «از این دوازده ماه چهار ماه، ماه حرام است» که هرگونه جنگ و نبرد در آن حرام است (مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ).
بعد برای تأکید میگوید: «این آیین ثابت و پابرجا و تغییر ناپذیر است» نه رسم نادرستی که در میان عرب بود که با میل و هوس خویش آنها را جابهجا میکردند (ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ).
از پارهای از روایات استفاده میشود که تحریم جنگ در این چهار ماه علاوه بر آیین ابراهیم در آیین یهود و مسیح و سایر آیینهای آسمانی نیز بوده است.
ج2، ص202
سپس میگوید: «در این چهار ماه به خود ستم روا مدارید» با شکستن احترام آنها خویش را گرفتار کیفرهای دنیا و مجازاتهای آخرت نسازید (فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ).
ولی از آنجا که ممکن بود تحریم جهاد در این چهار ماه وسیلهای برای سوء استفاده دشمنان بشود و آنها را در حمله کردن به مسلمین جسور کند در جمله بعد اضافه میکند: «با مشرکان بطور دسته جمعی پیکار کنید همان گونه که آنها متفقا با شما میجنگند» (وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً).
یعنی با این که آنها مشرکند و بت پرست و شرک سر چشمه پراکندگی است ولی با این حال در یک صف واحد با شما میجنگند، شما که موحدید و یکتاپرست سزاوارتر هستید که وحدت کلمه را برابر دشمن حفظ کنید و در یک صف همچون یک دیوار آهنین در مقابل دشمنان بایستید.
سر انجام میگوید: «و بدانید (اگر پرهیزکار باشید و اصول تعلیمات اسلام را دقیقا اجرا کنید خداوند پیروزی شما را تضمین میکند زیرا) خدا با پرهیزکاران است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم